سفارش تبلیغ
صبا ویژن




سفارش تبلیغ
صبا ویژن

The script is running in the title bar!!


مصاحبه پوریا پورسرخ با برنامه شب شیشه ای - نیلوفر آبی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نیلوفر آبی

متن زیر در تاریخ86/5/22، ساعت: 6:37 صبح نوشته شده است.

¤ مصاحبه پوریا پورسرخ با برنامه شب شیشه ای

خانمها آقایان سلام شب شیشه ای شما بخیر

مهمان امشب ما متولد ماه تیر 1356 است جوانی علاقه مند و پر استعداد در زمینه بازیگری از کشفهای کارگردان سینما و تلویزیون ایران محمد حسین لطیفی است با اینکه سریالهایی که از او دیدیم زیاد نبوده ولی با این حال جایگاه ویژه ای را در میان مخاطبان به خود اختصاص داد او کارش را در سینما با کاندیداتوری در جشنواره فجر آغاز کرد و نوید بخش یک ظهور جدید در تلوزیون و سینما بود .پوریا پور سرخ سلام شب بخیر به شب شیشه ای ما خوش آمدی

من هم سلام عرض میکنم خدومت شما و بینندگان خوب برنامه شما.

سوال نظر سنجی

نقش آفرینی پوریا پور سرخ را در کدام یکی از موارد زیر دوست داشتید ؟

1- وفا 2- صاحبدلان

شما پنجمین نفری هستید که به من قبل از برنامه گفتید که به من گفتند به این برنامه نرو یا اگر رفتی حسابی روی رشید پور را کم کن.چرا اینگونه است؟

اولاً دلیلش را نمیدانم و میدانستم که این صحبت من را وسط برنامه میگویید . من مدت طولانی جایی مصاحبه ای نداشتم و از یک سکوت نهایت استفاده را بردم .من مدتی بود که رفته بودم خارج از کشور.

شما در امارات برای کار شخصی رفته بودید یا برای فیلمبرداری ؟

یک کار شخصی بود .

پوریا من از چند نفر شنیده بودم که تو میلیونها تومان پول خرج کرده بودی که مدت خیلی زیادی عکست روی جلد مجله ها باشد و مصاحبه های زیادی از تو چاپ بکنند .

فکر میکنید واقعاً منطقی است این را من هم شنیده بودم خیلی صادقانه بگویم که من قبل از این که بیایم در این حرفه این حرفها را میشنیدم مثلاً در مورد فلان بازیگر جوان . مثلاً میگفتند فلانی هنوز فیلمش پخش نشده چطور همه ی مجلات دارند باهاش صحبت میکنند طبیعی است من اولین نفری نیستم که در موردم این حرفها زده میشود نمی دانم من حتی یک براورد کوچک هم نمیتوانم بکنم که مثلاً قیمت چاپ یک مصاحبه کوچک چقدر است.بعد از وفا مجلات این لطف را داشتند که عکس و مصاحبه هایی از من چاپ میکردند اگر قرار بود همچین اتفاقی بیافتد من ترجیح می دادم که مصاحبه ها را عوض بکنم و بگویم که اکثر عکسهایی که از من چاپ میشد عکسهای تکراری بود .و مصاحبه ها هم که دیگر بد تر .من منکر یک سری اشتباهات نمیشوم. من در فاصله ای که من را نمیشناختند تا این که وفا گل کرد یک آدم بی تجربه که وارد یک محیط خاص میشود که هیچ اطلاعات خاصی از آن ندارد من اشتباهات زیادی در آن مقطع داشتم که از مهمترین آنها دوستانی بود که من در آن زمان انتخاب کردم .یک مجله ی تقریباً دولتی بود که برای من یک پرینت مصاحبه ای فرستاد و از من دعوت کرد و مصاحبه های من را نیامد روتوش کند و دو باره بنویسد و برای من هم احترام زیادی قائل بودند .و الان هم از دوستان من هستند و خیلی جوانان فعال و پیگیری هستند .شما در نظر بگیرید این همه مجله حدود 50 یا 60 تامجله اگر این همه را من میخواستم پول بدم خوب میرفتم یک فیلم می ساختم که لا اقل یک چیزی برگردد من فکر میکنم برای هر شماره اش بین 4یا 5میلیون هزینه برمیدارد.مطمئن باشید این هم جزء بقیه شایعات است کمتر مجله ای پیدا میشود که روی جلد آن که ویترین آن است عکس آن را با کسی پر بکنند که برگشت نداشته باشد

یک مجله ای روی جلد آن زده بود که هیلدا اسم دختر پوریا پورسرخ من خریدم که ببینم که کی بچه دار شده ای؟.

پس ببینید خیلی بی منطق است که من بگویم بیایید عکس من را با این عنوان روی مجله چاپ کنید .

آقای پور سرخ چقدر صدای شما شبیه محمد رضا فروتن است تعمدی است یا تصادفی ؟

تعمدی یا تصادفی آن را به شعور مخاطب خودم واگذار میکنم مثلاً من سکانسی داشتم در سریال وفا که این اتفاق افتاد سکانسی بود که در یک راهرو ی باریک که نور پردازی دقیقی داشت که بچه ها یادشان است .که حتی من اگر وزنم را از روی پاهایم جابجا میکردم همکان داشت که من از نور خارج بشوم در یک راهروی باریک هفت تیر کشیده بود ژوبین که میخواست برود انتقام وفا را بگیرد که باید به عربی به پلیسها میگفت که خرچنگ این کار را کرده و من فهمیدم که جریانم به چه صورت بوده است . که داشتم گریه میکردم و سعی میکردم که تمام کارهای من طبیعی باشد . که گریه بود و عصبی بود و تمام حس های دیگری که ژوبین باید انتقال میداد .در آن لحظه حالا من این را اگر با صدای آلن دلون بگویم یا با صدای فروتن یا خودم . البته یک چیز در مورد محمد رضا فروتن بگویم که یک ردپا در سینمای ایران به جا گذاشت به نظر من بازیگر فوق العاده ای هستند و بسیار آدم با شخصیتی هستند .

من احساس کردم که تعمد بود که می خواستی ریتم صدایت را عوض بکنی .

من از این حرفها زیاد شنیدم آن موقع و استادانی که به من آموزش می داند گفتند که بی توجه باش چون هر کاری بکنی هم نقد خوب است هم نقد بد من یک چیز را صادقانه میگویم من میتوانستم نقشهای مشابه وفا را خیلی تکرار بکنم ولی من رفتم نقش 5،4فیلم آقای لطیفی را بازی کردم .

این ارادت به آقای لطیفی بود یا فکر می کردی که می شود نقش 5،4 را هم خوب بازی کرد

البته که ایشان بسیار دوست داشتنی هستند .و بسیار محترم ولی صادقانه بگویم که من خیلی ازان نقش ترسیدم یک خاطره بگویم که من یک سکانسی بود که باید حسین محجوب را به زور از خانه بیرون میکردم برای من خیلی سخت بود واقعاً نمی توانستم آقای محجوب بسیار انسان دوست داشتنی هستند به خودم این اجازه را نمیتونستم بدهم حتی برای شاهین که من از آقای لطیفی خواهش کردم که آقای لطیفی کمی به من کمک کنید و این کار را کردند و کادر را برای منو باز کردند و گشتند تا من را پیدا بکنند چون من یک گوشه از آن حیاط بزرگی که در آن کار میکردیم خلوت کرده بودم .

این جواب سوال من نبود؟

هر دو بود فیلمنامه آقای طالب زاده به نظر من فوق العاده فیلمنامه بی نظیری بود و آقای لطیفی هم کار کردن با ایشان افتخار است .

آقای لطیفی شما را بار اول در فرار بزرگ معرفی کرد و در وفا به این نتیجه رسید که پوریا پور سرخ در نقشهای ملو درام به خاطر تیپی که دارد بهتر می تواند بدرخشد با اینکه گفتید که من دیگر علا قه ندارم وفا را تکرار بکنم من روز سوم را در جشنواره دیدم این فیلم خیلی دور از سریال وفا و آن حالت ملو درام نیست و کاندیدا هم میشوی بنا براین فکر نمبکنی که توانایی تودر نقشهای ملو درام است ؟

من فرمایش شما را می پذیرم با وجود اینکه مخالف هستم . میپذیرم به عنوان کسی که که صاحب نظر است عرضی که من دارم این است که مطمئناً هر کدام از ما یک سری نقشها را بهتر انجام میدهیم بله چون من هم درونم نزدیک است به این شخصیتها شاید بهتر بشناسم .من آدم احساساتی زود رنج هستم و سعی میکنم که به کسی بدی نکنم .به نظر من وفا و روز سوم خیلی وجه مشترک آنها کم است در این عشق به خواهر است ولی آن کسی که برای ازدواج در نظر گرفتی . من در این فیلم سعی کردم از بدنم استفاده بکنم در روز سوم خاطرتان است که من قرار بود ازیک دیواری بپرم من میتوانستم از دستم استفاده بکنم ولی سعی کردم که پا بزنم و بپرم.و یک مقدار قدرت بدنی رضا را به رخ بکشم

ولی میگویند به خاطر همین احساساتی بود بود که شما از نگرفتن سیمرغ نا راحت شدید یا از لحاظ حرفه ای فکر میکردی که حقت است که سیمرغ را بگیری ؟

کسانی که کم لطفی میکنند و فکر میکنند که من از نگرفتن سیمرغ نا راحت شده ام کسانی هستند که نا را حت بودند از کاندید شدن من .

مگر دشمن شما هستند ؟

دشمن نه ولی متأسفانه قواعد رقابت خیلی سالم نیست یک روز مانده بود که جایزه ها اعلام بشود به من گفتند که دوست داری که چه کسی جایزه بگیرد ، من گفتم برای من یک چیز خیلی مهم است اینکه در کنار بزرگواری مثل خسرو شکیبایی و پیشکسوتهایی مثل مسعود رایگان .و سعید پور صمیمی و استعدادی مثل بهرام رادان قرار گرفتم .

یعنی وجداناً صرف کاندیداتوری تو را به آن چیزی را که میخواهی رساند ؟

من صادقانه دوست نداشتم که بگیرم چون گرفتنش یک سری فشار هایی روی آدم وارد میکند.

به هر حال تو بازیگر خوبی هستی ولی شاید برای کسانی که عمری را در سینما سپری کرده اند سخت است که یک جوانی بیاید 2تا سریال بازی بکند بعد بیاید با یک فیلم کاندیدا بشود بعد بگوید که سیمرغ را هم بدهید به من .

من در خانواده ام از بچه گی یک چیز را یاد گرفته ام هر کس زود تر از من یک کاری را شروع کرده وظیفه من این است که به آن احترام بگذارم من سعی کردم برای همه این احترام را قائل باشم و من فکر میکنم که تاکسی نیست که هر که زودتر رسید حقش باشد که جایزه بگیرد من برای روز سوم زحمت کشیدم بی انصافی است که زحمت همدیگر را زیر سوال ببریم .

زیر سوال بردن 100% زشت است ولی انتظار حتمی سیمرغ هم به همان اندازه زشت است.

من شک ندارم که کسی که این حرف را زده کسانی بودند که از کاندیدا شدن من ناراحت شده اند.من قسم میخورم همانقدر که برای خودم خوشحال شدم برای حامد هم خوشحال شدم.این حرفه بدن سازی نیست که ما هر چقدر هیکلمان بزرگتر باشد معلوم است که ما ادم بزرگتری هستیم.یک نفر مثل حامد بهداد همه میدانیم که بازیگر بی نظیری است حامد اینقدر به من سر یک پلان کمک کرد که وقتی نوبت به خودش رسید توپوق زد .این هم بگویم در مورد سوال شما که من یک برد هم کردم که کسی نکرد من در یک مدت کوتاه کسی که عاشقانه بازی و خودش را دوست دارم مثل علی نصیریان الان میداند که اگر بهش بگویند پوریا پور سرخ کی است .به نظر من نه کاندید شدن بی ارزش است و نه سیورغ گرفتن یک چیز بی ارزش است که ما به خاطر آن تمام ارزشها را بردیم زیر سوال و به خیلی از بزرگتر ها بی احترامی کردیم

پوریا جان امین تارخ در برنامه ما گفت که پوریا پور سرخ در نمک خورد و نمکدان شکست من برای پوریا پور سرخ 3 ماه زحمت کشیدم ولی او تکذیب میکند که شاگرد من بوده در کلاس بازیگری .

اول اینکه من از همین جا به آقای تارخ یک سلام دوست داشتنی و پر انرژی میکنم ایشان را من خیلی دوست دارم ایشان استاد بسیار خوبی است ایشان اینقدر بزرگ است و اینقدر بازیگر خوب تحویل این جامعه دادند که با این کار من اتفاقی نمی افتد اما متأسفانه آقای تارخ دچار سوء تفاهم شده اند برای دلیل ماه نامه تخصصی که ای کاش برای خودشان هم بفرستم شاید تنها ماه نامه تخصصی بود که من باهاش در آن مدت صحبت کردم .من اولین اسمی که آوردم آقای تارخ بود و من هیچ ابایی ندارم که بگویم چه کسی استاد من بوده است من برای پیشکسوتها فوق العاده احترام قائل هستم و حتی کسانی که یک روز زودتر از من آمدند که من مستقیم و غیر مستقیم خودم را به گونه ای شاگرد آنها میدانم آقای تارخ خیلی برای من زحمت کشید و یکی از افتخارات زندگی من این است که آقای پرویز پرستویی نه تنها برای من بلکه برای تمام بازیگران ایران مثل یک خورشید می مانند حتی اگر اینقدر من پوریا پور سرخ اینقدر کوچک باشد که مواقعی اشتباه بکنم هرجوری بچرخم دقیقاً خورشید است و برای بقیه.من دیدم که ایشان انرژی به من میدهند ومن تا آخر عمر سپاسگذار ایشان هستم .و من یک استادی داشتم به نام حبیب رضایی چون اختلاف سنی ایشان با من فوق العاده کم است ولی ایشان خارق العاده است و من افتخار میکنم که شاگرد این افراد بودم من آقای تارخ را خیلی دوست دارم و برای من خیلی قابل احترام هستند ولی یک گلگی کوچک از ایشان دارم آقای تارخ من از طریق یکی از دوستان همکار نزدیک که به من گفت که پوریا آقای تارخ همچین گلگی دارند از شما.من زنگ زدم و صادقانه گفتم که واقعاً اینطوری نیست این حرفهای خاله زنکی که میگویند کجا بوده و من کجا این حرف را زده ام من اولین اسمی را که به عنوان استادم آوردم شما بودید و من فکر کردم که قضیه حل شد .شاید من خیلی قصور کردم در آن موقع به من گفتند که باشد قضیه حل شده .

شما در فیلم اقای حسین لطیفی بازی کردی و آقای لطیفی هم عموماً بازیگرانش را با خودش در پروژهای مختلف میبرد چرا در توفیق اجباری محمد رضا گلزار را جایگزین تو کرد ؟

البته من خیلی خوشحالم که محمد رضا گلزار را جایگریم من کرد چون به عقیده من یکی از خوش قلب ترین و بهترین و خیلی دل صافی دارد و الکی نیست که اینقدر موفق است که 2بار در این چند سال اخیر رکورد فروش را جا بجا کرده است مثل آتش بس که در یک مقطع پر فروش ترین فیلم سینما بود و من بازی ایشان را خیلی دوست دارم و بیشتر از بازی اش من از خودش خوشم می آید .

بازی محمد رضا گلزار را کجا پسندیده اید ؟

من در بوتیک بازی ایشان را خیلی دوست داشتم و کما و آتش بس را اگر یک بازیگر دیگر بازی میکرد اینقدر شیرین میشد .

پس بازیگر محبوب شما است ؟

یکی از بازیگران محبوب من است که نه تنها جلوی دوربین ایشان را بلکه پشت دوربین ایشان را نیز خیلی دوست می دارم.

چطور شد که جایگزین تو شد ؟

اصلاً جایگزین من نشد من آقای لطیفی را از وقتی که دورادور میشناختم تا اینکه جلوی دوربین ایشان رفتم در فرار بزرگ که نقش نسبتاً کوتاه بود 2 سال و نیم میگذشت دختر ایرانی و خوابگاه دختران در آن مقطع ساخته شد فرار بزرگ یک نقش کوچک و یک آزمون ورودی بود برای من و من سعی کردم در زمان به اندازه خودم خودم را ببرم جلو و وقتی که توفیق اجباری نوشتند بهترین شخص به نظر خودشان و من به عنوان یک دوست کوچولو گلزار بود.و من دوست داشتم که ایشان با آقای لطیفی کار بکنند چون نوع بازی گرفتن آقای لطیفی را می دانم و چون ایشان دست بازیگر را باز میگذارد گلزار در این نوع فیلمها خیلی خوب میتواند بازی کند.به هر حال دو بار فروش را جابجا کرده است.

یعنی پوریا پور سرخ آنقدر این موقعیت را برای خودش نمیداند که بتواند فروش را جابجا کند ؟

اینگونه حساب نمیکنم که اگر گلزار بازیگر موفقی است پس باید من بازیگر نا موفقی باشم .

یک نمره از 0تا 20به خودتان بدهید؟

اگر در مورد اخلاق باشد من به خودم 5/18میدهم.

اخلاق حرفه ای چطور؟

این را صادقانه می گویم که این را هنوز وارد نیستم .

پوریا یک فیلمی ازت دیدم دوست دارم که 2 دقیقه در این مورد برای من صحبت بکنی فکر میکنم در آبادان بود که شما در پشت تیریبون ایستاده بودی و خیلی با احساس داشتی صحبت میکردی در این مورد برای ما صحبت میکنی؟

من که اصلاً از آنهایی هستم که در خیابان بچه کوچولو میبینم غش و ضعف میرن چون بچه ها خیلی بی منت انرژی میدهند به آدم یک کاری دارد در آنجا صورت میگیرد که ایینقدر آدمهای بزرگی دارند این کار را انجام میدهند که نوع آن حرکت ،حرکت قشنگی بود بچه های مناطق نسبتاً محروم را جمع میکنند و برای آنها فیلمهای جشنواره را نشان میدهند من که یک عضو کوچک بودم وقتی مثلاً پرویز پرستویی به آنجا می آید و خسرو شکیبایی به آنجا می آید من خیلی خوشحال شدم رفتم آنجا.

حست نسبت به بچه های خرمشهر با ویژگی خرمشهری بودن چی بود ؟

ما از قدیم گفتیم که جنوبی ها خیلی آدمهای خون گرمی هستند و خرمشهری ها هم همینطور آنها خیلی ضربه خوردند در جنگ و هنوز که هنوزه ما یک فیلم جنگی با شرایط سخت ساخته ایم من اینجا از محسن نوروزی تشکر میکنم دوران ان موقع را بازسازی میکرد و شهر را تبدیل به یک خرابه میکرد ولی آن مردم اینقدر به ما لطف داشتند و اینقدر به ما انرژی میدادند بعضاً لاستیکی سوزانده میشد یا صدای انفجار باعث میشد شیشه ای بشکند اینقدر با مهربانی با ما رفتار میکردند که من اصلاً انتظار نداشتم اتفاقاً آقای رجبی معمار هم آنجا تشریف داشتند خیلی آدمهای موجهی بودند و یک انرژی زیبایی بین مردم رد و بدل میشد .البته روی یک موضوعی گارد داشتند که میگفتند لهجه ها خیلی خوب نبوده است چون اکثر لهجه های آبادانی و خرمشهری را آنها دوست داشتند

آقای پور سرخ من چندتا اسم به شما میگویم شما نظرتان را بفرمایید؟

1. بهرام رادان : بازیگر با استعداد و موفق که من از زحمتهایی ایشان خیلی استفاده کردم .

2. محمد رضا فروتن : خیلی دوستش دارم خیلی بازیگر خوب و یک انسان دوست داشتنی است و از همینجا هم تسلیت می گویم فوت مادر محترمشان را و روی ماهش را می بوسم .

3. محمد رضا گلزار: خیلی دوستش دارم و خیلی پسر محترمی است و مطمئناً آن تاثیری که از خانواده اش گرفته است کاملاً نمایان است خانواده ی خیلی محترمی دارد .

4. هانیه توسلی : در وفا با ایشان هم بازی بودم همین

5. باران کوثری : ایشان با جرأت می گویم یکی از بهترین هم بازی های من بوده است .

6. حامد بهداد:معدن انرژی و من فکر میکنم که تنها نقشی را که بازی کند و خراب میکند نقش آدم حسود است .

7. محمد حسین لطیفی : هرچه دارم واقعاً از ایشان است و اعتماد ی که به من کرد و اگر خوب بود واقعاً زحمت ایشان و بقیه بچه هابود و اگر بد بود سعی میکنم در چند سال آینده از این فرصت استفاده بکنم .

8. ابراهیم حاتمی کیا : آژانس شیشه ای ایشان فکر میکنم که از آن فیلمهایی است که من همیشه میتوانم ببینم .بی نظیر بود.

9. مریلا زارعی : دنیای هرکس اندازه وسعت فکر ایشان است ایشان بسیار انسان با هوشی هستند و ای کاش که کمی منطقی تر برخورد بکنند من فوق العاده از حضور ایشان در برنامه شما لذت بردم دوستشان دارم فیلمهایشان را دیده ام و خواهم دید .

من فکر میکنم شما بیش از اندازه در این برنامه مثبت حرف زدید .تعمدی بود ؟

پوریا پور سرخ هم آدم مهربانی است و هم دوست داشتنی.چون افتخار من این است که هیچ وقت هیچ کس را اذیت نمیکنم .

می خوای نتیجه نطر سنجی رو اعلام کنم

124304 نفر در نظر سنجی شرکت کرده اند.

1. 36/64% به وفا رأی داده اند .

2. 64/35% هم به صاحبدلان رأی داده اند .

یک عدد بفرمایید از یک تا 124000.

118250

912248. دو رقم آخر16برنده یک سکه تمام بهار آزادی شدند

خوب می تونی خداحافظی کنی

از اینکه منو دعوت کردید و فرصتی دادید که بیام و برخی از سو ء تفاهم هایی که ایجاد شد بود رو بر طرف کنم خیلی ممنونم

من هم تشکر میکنم از جوابهایی که به سوالات دادین منو رها کن از این فکر تنهایی خدانگهدار.

برگفته شده از برنامه تلوزیونی شب شیشه ای . پخش از شبکه پنج تهران

با عرض سلام خدمت دوستان گلم اینم یه مصاحبه خوشگل از پوریا پورسرخ با برنامه شب شیشه ای امیدوارم که خوشتون بیاد.فعلا بای



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: نیلوفر

    پیام های دیگران


    ¤ لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    خانه
    شناسنامه

    پارسی بلاگ
    پست الکترونیک
     RSS 
     Atom 

    اوقات شرعی

    کل بازدیدها: 90689

    بازدید امروز : 0

    بازدید دیروز : 3


    درباره خودم

    نیلوفر آبی
    نیلوفر
    من نیلوفر هستم که 17سال دارم و این وبلاگ رو برای خودم ساختم .امیدوارم که لحظات خوبی رو در وبلاگ من سپری کنید.

    لینک به وبلاگ

    نیلوفر آبی

    دسته بندی یادداشت ها

    امام حسین (ع) . سایته بد معرفی نکنید .


    ْآرشیو یادداشت ها

    پاییز 1387
    تابستان 1387
    بهار 1387
    تابستان 1386


    لینک دوستان

    وحید(اخبارجدید&اس ام اس)
    زهرا(یانگوم)
    آرش((.....نقطه سر خط.....))


    وضیعت من در یاهو